سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آخرین باری که برای خودمان وقت گذاشتیم کی بوده؟ برای خود زنگ تفری

تا حالا برای‌تان پیش‌آمده، که روزتان بی‌نظیر شروع شود، اما در ادامه همه‌چیز به‌هم بریزد و کنترل احساسات‌تان را از دست دهید؟ خب امروزِ من دقیقاً همین شکلی بود. صدای باب اسفنجی در ذهنم می‌گفت که قرار است بهترین روز عمرم را داشته باشم. اهدافم را چیده بودم و با انرژی مضاعفی به سمت‌شان حرکت می‌کردم.

اگرچه، کنترل مسائل مثل یک ماهی از دستم سُر خورد.

بگذارید از اول همه‌چیز را توضیح دهم. همین که شروع به انجام لیست کارهای روزمره‌ام کردم، یادم رفت که یکی از موارد، انرژی روحی بیشتری را می‌طلبد. وقتی آن ماموریت به پایان رسید، حس می‌کردم بارانی اسیدی به قلبم باریده و حفره‌ها مملو از درد شده‌اند.

حس می‌کردم سطح احساساتم تغییر کردند.

این رویه همین طور ادامه داشت و می‌دانستم که این تازه آرامش قبل از طوفان است. وقتی طوفان تمام شد، در میان خرابه‌ای از آشفتگی‌‌های روانی‌ام نشسته بودم. از نظر احساسی کاملاً مغشوش بودم، تا اینکه ناگهان بلند شدم و خانه را بی‌درنگ ترک کردم، و سعی کردم فضای اطرافم را برای مدتی تغییر دهم.

مشغله کاری

به یک‌جور زنگ‌ تفریح نیاز داشتم.

حدود یک ساعتی را بیرون از خانه درتلاش برای عیب‌زدائیِ خودم گذراندم. هرتکنیکی را برای آرام کردن خودم استفاده کردم. اما جواب نداد که نداد. احساس می‌کردم کشتی‌هایم به گِل نشسته‌اند. پس به خانه برگشتم، در را که باز کردم، آن ایده مثل تازیانه‌ای به صورتم خورد.

واقعا به یک زنگ‌ تفریح نیاز داشتم، اما در زمان اشتباهی ایجادش کرده بودم.

کاری که سعی به انجامش داشتم، حقیقتاً دیوانه‌وار بود. درواقع سعی داشتم تا همه چیز را در زمان برخورد با بحران درست کنم. درحالی که باید قبل از فاجعه اقدام کرد. اینکه برای مواقع حساس بتوانیم برنامه‌های‌مان را تغییر دهیم خیلی راحت است. و انجام دادنش اصلاً خالی از لطف نیست. داشتن یک لیست از کارهای روزان? زاپاس، برای چنین مواقعی واقعاً می‌تواند مفید و کارآمد باشد.

مشاهده مقاله  وقتی زنان بیشتر از همسرانشان کسب درآمد می‌کنند، چه مشکلاتی پیش می‌آید؟

یک نکت? واجب همیشه فراموش می‌شود، آن هم این است که قبل از انجام چنین مأموریت‌هائی، باید نحو? انجامش را در ذهن، تصویرسازی کنیم. به‌طور مثال، اگر من آن مأموریت کضائی را برای چند ساعت یا چند روز به تاخیر می‌انداختم، قطعاً می‌توانستم با آرامش خاطر بیشتری با آن روبه‌رو شوم و به سرانجام برسانم‌اش.

این موارد و اتفاقات می‌تواند برای باهوش‌ترین افراد هم بی‌افتد. راه‌هائی هست که به‌وسیله آن‌ها می‌توانیم از آشفتگی روانی‌مان جلوگیری کنیم. اینجا چند مورد برای‌تان آماده کرده‌ام.

زنگ تفریح

 

  1. اگر برای کارهای روزانه‌تان لیستی دارید، عمیقاٌ بررسی‌اش کنید! از خودتان بپرسید: (آیا مجبورم امروز هم? کارهارا انجام دهم؟) چیزی که ما قبل از درست کردن این لیست، از خودمان انتظار داشتیم این بود که همه‌چیز به‌درستی و تکامل انجام شوند. این که کارهای روزمره‌تان در قالب یک لیست درآمده، دلیل نمی‌شود که مجبور به انجام آن‌ها باشید. اگر احساس می‌کنید که امروز در بهترین حالت روحی و جسمی خود نیستید، چند مورد را برای وقتی که انرژی کافی دارید عقب بیاندازید.
  2. بیخیال‌اش شوید! بعضی مواقع مسائل همگی دست‌به‌دستِ هم می‌دهند و سازِ مخالفت می‌زنند. یک سری کارها ممکن است شمارا کاملا زمین‌گیر کنند و یا از پا دربیاورند. وقتی چنین موردی پیش آمد، به زمان دیگری موکول‌اش کنید. اگر هم زمان در این مورد بسیار حائز اهمیت است، به خود 15 دقیقه وقت تنفس داده و یا قدمی بزنید.
  3. فقط بگوئید نه! این یکی به شدت ساده است. بیشتر از حد توان خود، کار و ماموریت قبول نکنید یا برای‌اش برنامه‌ریزی نکنید. این مورد به شدت در پیش نیامدن بحران تاثیرگذار است. همچنین می‌توانید از یک دوست یا فرد حامی کمک بخواهید.
  4. برای خود زنگ‌ تفریح ترتیب دهید! دوباره به لیست‌تان نگاه کنید. بین کارهای‌تان زنگ‌تفریح برای خود بگذارید. اگر انجام یک ماموریت به درازا می‌کشد، زنگ‌ تفریح را در اثنای آن برنامه‌ریزی کنید. به همین منوال برای ماموریت‌هائی که انرژی روانی زیادی لازم دارند، زنگ‌ تفریحی برای بعدشان تنظیم کنید.

راه زندگی خود را به درستی پیدا کنید.