کاربرد فن بیان در وکالت

معمولا دفاع شامل صحبت کردن و اقدام جهت پیشبرد منافع و احقاق حق است. شرایط مختلفی وجود دارد که یک فرد مجبور باشد دفاع کند.در کلاس ,محل کار ,دادگاه و غیره. در تمامی این شرایط با استفاده از مهارت های ارتباطی و فن بیان مناسب می توانید موثرتر و راحت تر دیگران را متقاعد کنید. اما کاربرد فن بیان در وکالت چیست؟

وکالت و دفاع، با ایستادن در مقابل مردم و سخنرانی کردن برای آن ها متفاوت است. دلیل اصلی این است که شما باید با داده ها و استدلال های قبلی و ذهنی خود صحبت کنید. ا اگر به اندازه کافی روی موضوع دفاع خود تسلط داشته باشید, حتی اگر حرف هایی که از قبل آماده کرده اید را فراموش کنید باز هم میتوانید دفاعتان را انجام دهید. پیروزی در دادگاه با ” آماده بودن “,”فن بیان”و” اعتماد به نفس” بدست می آید. در این مقاله به چند پیشنهاد کاربردی برای بهتر کردن فن بیان در وکالت می پردازیم:

کاربرد فن بیان در وکالتکاربرد فن بیان در وکالت

در دادگاه اعمالتان را کنترل کنید

یاد بگیرید اعمالتان را کنترل کنید. این اعمال شامل دستان، صورت ، تنفس  و تن صدای شماست. احساسات و واکنش های شما تا زمانی که خودتان (از قصد) نخواهید نباید معلوم شود

 با یک ریتم مناسب صحبت کنید

سعی کنید شمرده صحبت کنید. عجله نکنید. قرار نیست به کسی که تند صحبت می کند جایزه ای داده شود. تقریبا همه وکلا از آن چه که فکر می کنند سریع تر حرف می زنند. بهتر است شمرده و واضح صحبت کنید. وقتی تند و سریع صحبت کنید، اگر از موضوعی غافلگیر شوید , قاضی براحتی می تواند تشخیص دهد. باید یاد بگیرید که با یک ریتم مناسب صحبت کنید ، نه بیش از حد سریع و نه بیش از حد کند.

با یک مقدمه خوب شروع کنید

یک مقدمه کوتاه که شامل خلاصه ای از استدلال های شما برای دفاع از پرونده است را حفظ کنید. اگر قاضی اجازه داد می توانید در مورد هر یک توضیحات کامل تری دهید.

روی صحبتتان با کیست؟

هر وقت می خواهید خطاب به شخص یا اشخاصی در دادگاه صحبت کنید حتما عنوان “هیئت منصفه محترم” , “حضور محترم دادگاه عرض میکنم” یا “جناب قاضی ” و … را بگویید.

طرح کلی موضوع

در دادگاه با یک سخنرانی طولانی حاضر نشوید. درست است که باید قادر  باشید در صورت لزوم دقایقی صحبت کنید و گاهی اوقات ممکن است قاضی به شما اجازه دهد مدت طولانی ای بدون هر گونه سوال یا وقفه ای به صحبت هایتان ادامه دهید، اما مهمتر از آن، این است که با یک طرح کلی به دادگاه آمده باشید. باید آماده باشید تا بتوانید تمامی موضوعات پرونده را با هم ترکیب کنید و یا تطبیق دهید. حتی ممکن است لازم باشد دائما استدلال کنید تا بتوانید پرونده را به نفع خود تمام کنید.

برای سوالات احتمالی در دادگاه آماده باشید

یک لیست از سوالاتی که ممکن است از شما بابت استدلال هایتان شود آماده کنید. مثلا از خودتان بپرسید : چه ایراداتی به استدلال های من وارد است ؟ این استدلال چه سوالاتی را ایجاد می کند؟ این استدلال ممکن است چه پارادوکسی ایجاد کند؟ احتمال دارد چه اعتراضی به این موضوع شود؟ و …

سپس پاسخ تمامی این سوالات را در نظر بگیرید. یک وکیل مجرب تمامی این سوالات کلیدی را در نظر می گیرد و در ذهنش طرح کلی ای از پاسخ به این پرسش ها می یابد.

خلاصه نویسی

یک روش مفید که خیلی از وکلا از آن استفاده می کنند این است که چند برگه با خلاصه استدلال ها آماده می کنند. وکلای مجرب, یک برگه با فهرست مربوط به هر استدلال, یک برگه با طرح کلی موضوع , یک برگه مربوط  به جواب ضد استدلالها و یک طرح کلی از پاسخ های احتمالی تهیه می کنند. شما باید بتوانید بدون نگاه کردن به این برگه ها و فی البداهه از موکل خود دفاع کنید. نباید از روی برگه ها بخوانید. همچنین برگه های زیادی نباید در دست داشته باشید. باید انقدر تمرین کنید تا نکات کلیدی پرونده را حفظ کنید. این برگه ها برای این است که اگر نکته ای را فراموش کردید بتوانید بلافاصله و با نگاه کردن به این خلاصه نویسی ها بیاد بیاورید.

در دادگاه آرامش خود را حفظ کنید

سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید و با دادگاه در تعامل باشید. اگر می توانید، مناظره در دادگاه را مانند یک مکالمه در نظر بگیرید ، نه یک مجادله. اگر نکته ای را فراموش کردید نترسید, کافیست یک نفس عمیق بکشید و یا یک جرعه آب بنوشید. به خودتان زمان دهید که فکر کنید.

تمرین کنید

 در مقابل یکی از دوستانتان تمرین کنید. این کار کمک می کند در دادگاه بهتر و راحت تر عمل کنید. از او بخواهید شما و استدلال هایتان را به چالش بکشد. فن بیان در دادگاه اهمیت ویژه ای دارد. سعی کنید خود را در یک دادگاه واقعی حس کنید. از کلمات و جملاتی استفاده کنید که بیشترین اثر بخشی و مفهوم را دارند. برای این کار بهتر است دایره لغات خود را افزایش دهید.

ارتباط چشمی در وکالت

در دادگاه,حفظ ارتباط چشمی مناسب بسیار اهمیت دارد. اما حواستان باشد خیره نشوید. مشکلی نیست به یادداشت ها نگاه کنید و یا آب بنوشید. گاهی اوقات این کارها باعث میشود بتوانید افکارتان را جمع کنید.

فن بیان را کلیک کنید


به سبک چرچیل حرف بزنید، با اسلوب لینکلن بایستید!

مدتی قبل، پیش از این که اصلا قرار باشد نگاهی حرفه ای و به عنوان یک پیشه به فن بیان و سخنوری داشته باشد همه چیز از دید من با جدول ضرب حل و فصل می شد. همین که با دید دو دو تا چهارتا، همه ارکان یک سخنرانی و عناصری که باید در ظاهر یک سخنران قرار داشته باشد کنار هم چیده می شد انگار سخنرانی های من بهترین و بی مثال ترین سخنرانی های دنیا می شدند! اما این دید خیلی وقت است که تغییر کرده است؛ خصوصا از وقتی که یاد گرفتم به سبک چرچیل حرف بزنم و با اسلوب لینکلن بایستم و زبان بدن را کنترل کنم!

“به سبک چرچیل حرف بزنید، با اسلوب لینکلن بایستید”، نام یک کتاب خلاقانه و ریزبینانه است که اولین بار توسط James C. Humes و در سال 2002 روانه بازار شد. شاید شما هم اولین بار با شنیدن عنوان این کتاب تصور کنید قرار است با مجموعه نقل قول ها یا حکایات مکتوبی رو به رو شوید که در یک جلد جمع آوری شده است و حالا برای کسب تجربه در اختیار ما قرار گرفته است؛ چیزی که چندین و چند نسخه مابه با آن را با گردشی در فروشگاه های کتب فن بیان می یابیم. اما بد نیست بدانید این کتاب با عنوان وسوسه انگیزی که دارد پر است از تکنیک ها و ایده های به دردبخوری که می تواند به صورت عملی به درد همه ما بخورد.

سبک چرچیل

با کمی جستجو متوجه شدیم که دریافت فایل ترجمه شده یا خرید کتاب ترجمه شده این اثر نفیس، هم اکنون با زبان فارسی خارج از دسترس است. به همین دلیل تصمیم گرفتیم این بار با مروری بر این کتاب کاربردی، سرفصل ها و نکات آموزنده ای که به درد هر سخنور با تجربه ای می خورد، گام به گام اصول سخنرانی را از نو بررسی و مرور نماییم.

سخنرانی به سبک چرچیل، ایستادن به سبک لینکلن!

در این کتاب، تمام مراحلی که ممکن است برای سخنران تبدیل به یک چالش بزرگ شود، قدم به قدم و با تکیه بر سبک چرچیل و سایر سخنرانان بزرگ بررسی شده اند. این مراحل همان بخش های ریز و درشتی هستند که نباید از دید ما دور بمانند. مثلا:

  • قدرت مکث در سخنرانی ها
  • قدرت مقدمه های خوب در سخنرانی
  • قدرت پاورپوینت ( نه از دید رایجی که بین ما وجود دارد)
  • قدرت خلاصه گویی در سخنرانی
  • قدرت نقل قول ها در سخنرانی
  • قدرت ارائه آمار و ارقام در خلال صحبت کردن
  • قدرت تقلید از فن بیان بزرگان در سخنرانی
  • قدرت دکمه پاور روشنایی محیط در دست سخنران (چیزی که هرگز بدان نپرداخته ایم)
  • قدرت سوال پرسیدن برای درگیر کردن افراد
  • قدرت خارق العاده کلمات در فن بیان ما
  • قدرت ژست هایی که یک سخنران به خود می گیرد
  • قدرت شنوایی ما نسبت به بازخوردها و نظرات مخاطبان

در ادامه با خلاصه های مرتبط با هر یک از سرفصل های معرفی شده در این کتاب آشنا می شوید و در ضمن تاثیر توجه به آن ها را نیز در سخنرانی در می یابید.

سبک چرچیل

قدرت دکمه پاور روشنایی محیط در دست سخنران

یکی از بخش هایی که شرط می بندیم هرگز به ذهن سخنرانان مبتدی و حتی نیمه حرفه ای تا کنون نرسیده است دکمه پاور یا مدیریت روشنایی محیط است. این دکمه چیزی نیست جز یک کنترل ساده برای خاموش کردن، روشن کردن یا نیمه روشن کردن محیط با سیستم روشنایی تعبیه شده در آن. احتمالا نمی دانستید روشنایی محیط تا چه اندازه می تواند روی تعیین سطح توجه مخاطبان به موضوعی که در حال بحث درباره آن هستید اثرگذار باشد!

تنظیم روشنایی مطابق با صلاح دید سخنران مثل این است که فریاد بزنیم و به مخاطبان بگوییم: سه، دو، یک و یا آماده، شروع! شاید بهتر باشد به زبان دیگری اهمیت ایت موضوع را مشخص کنیم. وقتی که در حال نوشتن یا تایپ کردن یم مطلب هستیم ابزارهای مختلفی برای نشان دادن تاکید ما روی کلمات مدنظرمان وجود دارد. مثلا می توانیم برخی را ایتالیک کنیم یا این که با خط دار کردن آن ها میزان اهمیتشان را به مخاطب اثبات نماییم. اما اگر قرار باشد همین تاکید در سخنرانی اعمال شود چه باید کرد؟

سبک چرچیل

همان طور که می بینید نویسنده کتاب با راه های خلاقانه و فوق العاده ظریفی نشان داده است تنظیم روشنایی نیز می تواند مثل یک هایلایتر یا نشانگرهای لیزری، برای تاکید روی یک مطلب به درد ما بخورد. فقط کافی است نو را مدیریت کنیم. مثلا هر بار به موضوعی حیاتی برخورد کنیم چراغ ها را خاموش کنیم و کاری کنیم نور تمام و کمال روی نقطه موردنظر ما متمرکز شود. هر چند که این کار به همکاری و هماهنگی زیادی با واحد نورپردازی نیاز دارد!

قدرت وقفه یا مکث در سخنرانی ها

در ادامه کتاب “به سبک چرچیل حرف بزنید، با اسلوب لینکلن بایستید!” که شدیدا تحت تاثیر فن بیان آبراهام لینکلن و فنون خطابه چرچیل می باشد درباره تاثیرات و فرآیندی که با مکث در سخنرانی طی می شود می خوانیم:

  • مکث به مخاطب امکان پیش بینی و پیش گویی می دهد
  • مکث قبل از سخنرانی یعنی یک دقیقه به احترام همه برای تمرکز کردن سکوت کنیم
  • مکث یعنی چند ثانیه صبر و سپس سکوت کنیم تا بتوانیم کلمات را بهتر فرموله کنیم
  • مکث قبل از شروع سخنرانی یعنی فرصتی دوباره برای مرور مقدمه ای که قرار است بیان کنید

در پایان بحث هم طبق روال همیشه، نقل قولی بیان می شود. در این جا نقل قولی از پاتریک هنری داریم:

نمی دانم بقیه چه می گویند، اما به نظر من (مکث) یا به من مرگ دهید یا به من آزادی ببخشید!

سبک چرچیل

قدرت ظاهر سخنران در تاثیرگذاری فن بیان او

در بخش دیگری از کتاب “به سبک چرچیل حرف بزنید، با اسلوب لینکلن بایستید!” در ارتباط با اهمیت ظاهر و نحوه حضور سخنران در جمع بدین شکل توضیحاتی ارائه شده است:

  • شیوه لباس پوشیدن یا پوشش سخنران بخشی از قدرت ظاهر او است
  • موقعیت عمود یا ایستاده سخنران بهترین موقعیتی است که می تواند برای درگیری مخاطبان در طول سخنرانی داشته باشد
  • هر سخنران باید یک امضا ظاهری داشته باشد. امضایی که روی کاغذ مکتوب نمی شود؛ بلکه با حضور ارکان یا عناصر خاصی در ظاهر او، اصالت او را نشان می دهد. این عنصر می تواند لوازم جانبی کوچک همراه ما باشد
  • سبک لباس پوشیدن باید ساده و یکسان باشد تا مخاطب با هر بار دیدن شما متعجب نشود

قدرت آمار و ارقام در کسب اعتبار برای سخنران

آمار هم قدرت منحصر به فرد خود را دارند. بدون توجه به گفته های کتاب خودتان قضاوت کنید؛ اگر سخنران قرار باشد یک جمله خبری را به دو شکل زیر بیان کند کدام یک برای شما قابل اعتمادتر است:

  1. زلزله سال 88 در منطقه «سیلاخور» لرستان با هشت هزار کشته وتخریب 64 روستا، از زلزله آذربایجان خرابی بیشتری به بار آورد.
  2. زلزله سال 88 سیلاخور از آذربابجان خسارت بار تر بوده است.

سبک چرچیل

در کتاب “به سبک چرچیل حرف بزنید، با اسلوب لینکلن بایستید!” نیز به تاثیرات قابل توجه ارائه ارقام و آمار پرداخته شده است:

  • یک آمار کافی است برای تعریف کردن داستانی قابل باور و مجذوب کننده
  • از ذکر بیش از حد اعداد هنگام ارائه آمار خودداری کنید
  • اعداد را به جای این که دقیق ذکر کنید، خصوصا اعداد اعشاری، گرد کنید!
  • آمار به تنهایی نمی توانند جالب توجه باشند. برای ارائه آمار بهانه ای باید داشت. بهانه ای که با استفاده از آن مخاطب شگفت زده و متعجب شود

مقالات بیشتر را کلیک کنید


سخنوری بر اساس تیپ های شخصیتی – متناسب با روحیات خود سخن بگوییم!

انسان پیچیده ترین مخلوق زمینی است که همین پیچیدگی هایی که هنوز بسیاری از آن ها کشف نشده باعث شده است پیش بینی حرکات آن در هر لحظه تقربا غیرممکن باشد. هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند شما در این لحظه گرسنه هستید و دقیقا در 5 دقیقه بعد هم همین احساس را خواهید داشت! هیچ کس نمی تواند با اطمینان و از روی تظاهرات چهره شما بگوید خوشحال هستید؛ چون هزاران چهره متفاوت درون هر انسان وجود دارد که بسته به شرایط و خلق و خو جای خود را به یکدیگر می دهند. ویژگی های شخصیتی هر فرد، تفاوت او را با دیگری معنا می بخشند و طبیعی است اگر خصلت های شخصیتی افراد مثل ثبات هیجانی، درونگرایی یا برونگرایی، سازگاری و باز بودن آن ها در شیوه صحبت کردنشان نمود پیدا کند. اصولا سخنوری بر اساس تیپ های شخصیتی و همین شاخصه های رفتاری است که متمایز می شود.

گاوین مک مونون، یکی از بنیانگذاران گروه مشاوره استراتژیک و ارتباطات در نیویورک، باور دارد که این اشتباه محض است اگر فکر کنیم یک لباس را می توانیم به تن همه آدم ها بپوشانیم. او که هفت سال از عمر حرفه ای اش را با مشتریان بزرگ و نامداری مثل مایکروسافت و استی لودر سرو کار داشته است معتقد است که اولویت بندی افراد در به کارگیری کلمات یا ایجاد ساختار های مختلف مثل جملات کاملا با تیپ های شخصیتی آن ها مرتبط است و در واقع یکی از وجوه تمایز آن ها در سخنوری و شیوه صحبت کردن آن ها می باشد.

بر اساس تحقیقات و تجربیاتی که در ارتباط با سخنرانان و سخنوران مختلف داشتیم در ادامه چند تیپ شصخیتی را به لحاظ تاثیری که روی گفتار آن ها می گذارد تقسیم بندی کرده ایم. ببینید شما در کدام دسته قرار می گیرید و آیا اصلا رفتار ها و کاراکتر شما در شیوه سخن گفتنان نظیر این دسته بندی اثر می گذارد یا نه.

نکاتی برای سخنوری بر اساس تیپ های شخصیتی

اگر قبلا مروری بر تاثیر ناباورانه سخنرانی کاریزماتیک و فن بیان هیتلر در قدرت گیری او داشته اید حتما به این پی برده اید که این اقتدار و کاریزما مثال نزدنی در رفتار و منش هیتلر، در واقع بخشی از منش و خلق و خوی او بوده است. مورخان این گمانه زنی را مطرح می کنند که این ابر قدرت نازی یک و هفتاد و شش سانتی فردی به شدت خود محور، مستقل و خود مختار بوده که همین خصیصه او باعث می شد تمامی سربازان هنگام سخنوری هیتلر سر جای خود میخکوب شوند.

نکاتی برای سخنوری بر اساس تیپ های شخصیتی

همان طور که می بینید حتی سیاستمدار ترین انسان های تاریخ ساز هم نمی توانند مانع از فاش شدن کاراکتر های خود هنگام حرف زدن شوند و اصولا سخنوری بر اساس تیپ های شخصیتی انجام می شود. برخی از این تیپ های شخصیتی که خیلی سریع در فن بیان افراد نمودار می شوند عبارتند از:

کاراکتر اول: رهبری

شخصیت های رهبری بلافاصله بعد از شروع به صحبت کردن قادر هستند با انرژی مضاعف و شور و شعف مخاطبان را به نفع خود متقاعد سازند. شاید کلمات یا عبارات این افراد از آن دسته جملات هیپنوتیزم کننده برای جذب دیگران نباشد و اتفاقا خیلی هم ساده صحبت کنند اما خیلی خوب می دانند چه طور نقش خود را در هر لحظه ایفا کنند و به تعامل با بقیه بپردازند.

شما هم با این رهبران در زندگی روزمره بارها برخورد کرده اید. بانوان اصولا رهبران بهتری در مدیریت مباحث هستند و خیلی سریع تر می توانند به تعامل با بقیه برسند. بسته به درونگرا یا برونگرا بودن توانایی ما در رهبری متفاوت است.

کاراکتر رهبری نقاط ضعفی هم دارد که در صحبت کردن آن ها خیلی خوب مشخص می شود. حتما برای شما هم پیش آمده است در کلاس درس به شدت مجذوب نحوه سخنوری مدرس شوید اما آن سریع از کنار هر مطلب عبور کنید که عملا بعد از کلاس هیچ چیز به خاطر نیاورید. یکی از ویژگی های منفی رهبران در صحبت کردن عبور از مباحث بدون مکث کردن است؛ طوری که مخاطب فرصت جذب و هضم آن را پیدا نمی کند. رهبران نمی خواهند اما گاهی انرژی و تمام قوا آن ها در خلال مطالب پراکنده ای که در طول صحبت کردن عرضه می کنند هرز می رود.

نکاتی برای سخنوری بر اساس تیپ های شخصیتی

کاراکتر معتمدان

معتمدان یا افراد قابل اعتماد همان کسانی هستند که می توانند قطار اعتماد شما را سر موقع در مسیر مشخص هدایت کنند. افرادی که وسواس زیادی در حرف زدن به خرج می دهند، در طول سخنرانی به شدت شیوه ادا کردن جملات حساس هستند و در روابط رومزه خود بهعبارت هایی که نباید در مکالمات روزانه استفاده شوند توجه دارند.

کاراکتر داستان سرایان

سخنوری بر اساس تیپ های شخصیتی نیازی به تجریه و تحلیل ندارد. همین که برخی از افراد طبق طبیعت و خلق و خو ذاتی خود حرف بزنند و سعی نکنند شخصیت های کاذب و تقلبی از خود نشان دهند کفایت می کند. یکی دیگر از کاراکترهای آشنا داستان سرایان هستند. داستان سرایان کسانی هستند که بدون هیچ ترس و استرسی توانایی شگرفی در تعریف کردن با جزئیات کامل دارند. داستان سرایان با احساس و ریتم خاصی صحبت می کنند و مجلس گردان های خوبی هستند که می توانند با تعاریف خود عده زیادی را سرگرم کنند.

نکاتی برای سخنوری بر اساس تیپ های شخصیتی

اگر کاراکتر داستان سرایی در طول سخنوری دارید یا فکر می کنید شما هم مدام در طول سخنرانی داستان و خاطره تعریف می کنید حواستان باشد که داستان و خاطراتتان طرح و نقشه مشخصی داشته باشد. مسیر داستان سرایی را گم نکنید و از این شاخه بدان شاخه نپرید. خیلی وقت ها تعریف کردن داستان وسط سخنرانی باعث می شود رشته کلام از دستتان خارج شود؛ طوری که بعد از تمام شدن داستان اصلا به خاطر نیاورید درباره چه چیزی حرف می زدید و چه چیزی باعث شد این داستان یا خاطره را تعریف کنید!

کاراکتر مولد

کاراکتر مولد اساسا برای سخن گفتن ساخته شده است و خیلی خوب می داند چه طور باید ساختار صحبت هایش را کنترل و تنظیم کند. مولدان شخصیت های پشت صحنه هستند؛ به این معنا که باید به آنها فرصت فکر کردن کافی را داد و سپس از آن ها توقع داشت. مولدان آدم بداهه گویی در طور سخنرانی نیستند و اگر احیانا می بینید در طول سخن گفتن با لکنت رو به رو می شوند احتمالا از آنها چیزی خواسته اید که اصلا آمادگی آن را نداشته اند.

مولدان انسان های هوشمندی هستند که خیلی خوب می دانند کجا باید قلاب خود را بیندازند تا بیشترین مخاطب در کوتاه ترین زمان را صید کنند.

نکاتی برای سخنوری بر اساس تیپ های شخصیتی

کاراکتر توسعه دهنده

توسعه دهندگان 12 درصد از کل جمعیت دنیا را تشکیل می دهند. اگر با فن بیان استیو جابز آشنا باشید متوجه می شوید که سخنوری بر اساس تیپ های شخصیتی حقیقت دارد و کاراکتر استیو جابز به عنوان یک توسعه دهنده چه قدر در تاثیر گذاری سخنرانی های عمومی جهانی آن تاثیرگذار بوده است.

یک توسعه دهنده واقعی متفکری مستقل است که بدون تاثیر پذیری از اطرافیان خود تصمیم می گیرد. موضع این افراد مشخص است: قطعیت و پیروزی. در سخنوری کاراکتر توسعه دهنده ثبات خاصی دیده می شود. توسعه دهندگان به خاطر شرایط کاری خاص و متمایز خود ( که عمدتا کارآفرین هستند) بدون توجه به صحبت های اطرافیان خود و با استقلال کافی سخنوری می کنند.

نکاتی برای سخنوری بر اساس تیپ های شخصیتی

شما چه طور؟

به عنوان یک سخنران همه فن حریف اولا باید بدانید در کدام گروه از تیپ های شخصیتی معرفی شده قرار می گیرید و ثانیا مخاطبان شما در کدام گروه از این کاراکترها قرار دارند.

شما می توانید برای مشاوره در زمینه روانشناسی مخاطبین سخنرانی با مشاوره روانشناسی تلفنی تماس بگیرید

فن بیان در خواستگاری را کلیک کنید


راه و روش های اصولی برای تقلید فن بیان بزرگان هنگام صحبت کردن

دور و اطراف همه ما معمولا افراد کنجکاو، خوش صحبت و فرصت طلبی وجود دارند که تا یک موقعیت مناسب پیدا می کنند شروع به تقلید صدای افراد مشهور می کنند. از بازیگران سینما، خوانندگان یا چهره های شناخته شده تا دوستان و آشنایان! جدا از جنبه طنز و  مفرح عملکرد آن ها تا به حال به تقلید صدا یا به طور کلی تقلید فن بیان این افراد از جنبه علمی نگاه کرده اید؟ اصلا می دانستید که افراد توانمند در تقلید فن بیان بقیه یک سر و گردن از افراد عادی بالاتر هستند و احتمالا توانایی های مغزی آن ها از من و شمایی که از انجام این کار عاجز هستیم بالاتر است؟

هر چند که همه ما یک تن صدا، یک کیفیت صوتی، یک زبان بدن خاص و یک عادت غالب در صحبت کردن خود داریم اما مغز هر نفر انعطاف تر از این حرف ها است. تا آن جایی که کمی تمرین و تکرار این توانمندی را به هر انسان نرمالی می دهد تا بتواند فن بیان خودش را به دیگران شبیه کند. مثلا یک سخنران فن بیان آبراهام لینکلن را در طول سخنرانی اش پیاده کند یا این که صدایش را به تقلید از یک هنرمند معروف، بم تر و کلفت تر کند تا بتواند در طول حرف زدن از او و روش های سخنوری او تبعیت نماید.

دور و اطراف ما پر است از این الگوهای نابی که روزی خودشان معلم خودشان بودند و اکنون فن بیان آن ها معلم همه سخنرانانی است که قصد دارند ادامه دهنده راهشان باشند. تقلید فن بیان این الگوها راه و روش های اصولی خود را دارد. این راه ها را همراه شما در ادامه این مطلب مرور می کنیم.

راه های اصولی تقلید فن بیان دیگران در طول سخنرانی

بسیاری از افراد در تقلید فن بیان، منحصرا روی صدا تمرکز می کنند اما تقلید و اجرا واقعی فن بیان دیگران، تنها به صوت محدود نمی شود. تقلید واقعی زمانی شکل می گیرد که کل حرکات بدن  توسط شما بازسازی یا شبیه سازی شود.

تقلید صدا هنر مغز است. برای این که بیشتر به این هنر نزدیک شوید و با فنون آن خو بگیرید همراه ما باشید:

بخش اول: تقلید و شبیه سازی صدا

راه های اصولی تقلید فن بیان دیگران در طول سخنرانی

تلفظ حروف صدادار

اولین چیزی که شما را به سوژه موردنظرتان نزدیک می کند توجه به حروف صدادار است. چه در زبان فارسی و چه در زبان انگلیسی این حروف صدادار هستند که لهجه ها را می سازند و با ورود کلمات جدید کم کم یک زبان بیگانه شکل می گیرد.

فرض کنید قرار است در طول سخنرانی خود صدای ترامپ را در طول سخنرانی هایش تقلید کنید و در این بین طعنه ای به سیاست های او بزنید. برای تقلید فن بیان او از جهت شبیه سازی صدا، به حروف صدادار در زبان انگلیسی باید توجه کنید. کشیدگی حروفی مثل i وجه تمایز لهجه آمریکایی و اسپانیایی در هنگام انگلیسی صحبت کردن است. در زبان فارسی هم دقیقا به همین صورت است.

یکی از ترفندهای سخنرانی انگیزشی توجه به لهجه ها است. اگر قصد دارید در جمعی که حضور دارید با لهجه همان منطقه صحبت کنید تا همبستگی شما و مخاطبانتان بیشتر شود قبل از هر چیز به کسره، فتحه و ضمه هایی که در آن لهجه جا به جا می شوند دقت کنید تا همه چیز واقع گرایانه به نظر رسد.

حذف حروف و سیلاب های اضافی

مرحله بعدی در تقلید فن بیان، توجه به سیلاب ها است. مثلا اگر قرار است امروز در سخنرانیان به یاد مردم نواحی جنوب کشور صحبت کنید باید حتما به یکی از صوت های ضبط شده مربوط به لهجه غالب و سیلاب هایی که حذف می شوند توجه کنید.

راه های اصولی تقلید فن بیان دیگران در طول سخنرانی

اگرچه همه لهجه ها مشابه هم نیستند اما وقتی قرار است صدای کسی را تقلید کنید بسته به موقعیت جغرافیایی باید به حروف انتهایی برخی از کلمات مثل “د”، “ن” و “ت” توجه کرده و در صورت لزوم آن ها را حذف کنید تا بیانتان هر چه بیشتر شبیه به فرد یا لهجه موردنظر شود.

جملات و تکه کلام ها

تکه کلام ها جملات یا کلماتی هستند که به رسم عادت توسط شخصیت های مختلف به کار برده می شوند و گاه ممکن است نسل به نسل منتقل شوند. بسیاری از تکه کلام های فارسی روزمره ما ریشه در تکه کلام های من درآوردی و خلاقانه ای دارد که توسط طناز ها و کمدین های معروف کشورمان در سریال های مختلف ساخته شده اند. تکه کلام ها خیلی سریع تر از لحن یا لهجه به مخاطب شخصیت مورد نظر را می شناسانند و باعث می شوند منظور ما سریع تر منتقل گردد.

تکه کلام های خاصی مثل “برو بابا حالشو ببر”، ” پ نه پ” ، “به ضرس قاطع” و…از جمله تکه کلام های مشهوری هستند که در سریال های مختلف توسط بازیگران باب شد و اگر قرار باشد روزی تقلید صدا یا تقلید فن بیان این افراد را داشته باشید بهتر است خیلی سریع به تکه کلام هایشان رجوع کنید.

شخصیت موردنظر شما کیست؟ اصلا در بین نمونه های فن بیان او تا به حال به جملات خاص و چشمگیری که مداوم تکرار شوند برخورد کرده اید؟

بخش دوم: تقلید اطوار و زبان بدن

زبان بدن هم در تقلید فن بیان حائز اهمیت بالایی است. نگاهی به شخصیت موردنظرتان بیندازید. اگر فرد موردنظر انسانی شناخته شده و با اعتماد به نفس بالایی نظیر بیل کلینتون معروف یا ادریس البا، بازیگر و چهره شناخته مشهور می باشد زبان بدنتان را هم باید هماهنگ کنید. بدین منظور حتما نگاهی به فن بیان بیل کلینتون که قبلا بررسی کرده ایم بیندازید.

افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند از پوشش رسمی استفاده کرده، شانه ها را تا حد امکان کشیده و سینه را هنگام صحبت کردن سپر می کنند. در مقابل شخصیت های مثل چیچ مارین با شانه های افتاده و حالت های غیررسمی تر و به طور کلی اطوار عامیانه تری راه می روند. اگر هم سوژه شما فردی با انرژی مثل رابین ویلیامز و تام کروز مسلما باید در سرعت حرف زدن خود تغییر ایجاد کنید و سریع تر از همیشه حرف بزنید.

راه های اصولی تقلید فن بیان دیگران در طول سخنرانی

شخصیت موردنظر خود را مشخص کنید. به تمام بخش های زبان بدن او دقت نمایید و سعی کنید به جای تقلید دقیق و 100 درصدی، معدلی از تمام حرکات او را به ذهن بسپارید. توصیه می کنیم شخصیتی که قرار است به عنوان الگو شما باشد یا این که در طول صحبت کردن و با تقلید فن بیان او، غیرمستقیم از او یاد کنید فردی مشهور و شناخته شده باشد. مثلا تقریبا همه ما با زبان بدن چارلی چاپلین در طول راه رفتن یا انجام حرکات نمایشی او در هنگام بازیگری آشنا هستیم و با دیدن کوچک ترین حرکت مشابه با اطوار او، متوجه همه چیز خواهیم شد.

تغییرات چهره در حالات مختلف

بهترین بخشی که می توانید از فن بیان یک نفر برای تقلید استفاده کنید زمان اوج یا شدت احساسات در آن فرد است. زمان اوج خنده های یک شخصیت یا نهایت اندوه و ناراحتی او در یک صحنه سینمایی، یک مصاحبه یا یک برنامه تلویزیونی یادآوری بهتری برای مخاطب خواهد بود.

راه های اصولی تقلید فن بیان دیگران در طول سخنرانی

در این زمینه بد نیست به سینما داخلی نگاهی بیندازید. مثلا قهقهه‌های پرویز پرستویی در فیلم “لیلی با من است” جزو یکی از خنده‌هایی است که در تاریخ سینما و تلویزیون ایران ثبت شده است و تقلید از شیوه خندیدن او به احتمال زیاد مخاطبان اهل سینما را به وجد آورد. برخی دیگر از بازیگران هم خنده های خاصی دارند. مثل خنده های عصبی یا خنده هایی که با اشک همراه است. جستجویی بین محبوب ترین آثار سینمایی یا اسناد سیاسی به شما در تقلید فن بیان این افراد کمک زیادی خواهد کرد.

آموزش سخنرانی را اینجا بخوانید


بهترین زمان برای ازدواج چه موقعی است؟

وقتی که از سن و سالِ مناسب برای ازدواج صحبت به میان می‌آید، استانداردهای دوگانه‌ای برای زنان و مردان در نظر گرفته می‌شود. معمولاً به مردها گفته می‌شود تا زمان رسیدن به  آمادگی کامل صبر کنند و به سمت ازدواج نروند. یعنی به بلوغ کامل برسند، کار و حرفه‌ای داشته باشند تا بتوانند از پس مخارج زندگی بر بیایند و از نظر اقتصادی مشکلی نداشته باشند. شاید از نظر بعضی‌ها این کار تصمیمی کاملاً عاقلانه و مناسب باشد. اما درباره زنان چطور؟ همراه ما باشید.

این موضوع باعث می‌شود که مردان به بلوغ بیشتری برسند و به اصطلاح پخته‌تر شوند و از طرفی فرصت بیشتری برای یافتن فرد مورد نظر داشته باشند. اما چنین دیدگاهی نسبت به زنان وجود ندارد. فیلم‌ها و داستان‌های عاشقانه همه چیز را طوری به تصویر می‎کشند که انگار یک دختر از زمان کودکی باید در فکر یافتن فردی مناسب و ازدواج با او باشد و رویاهایی این شکلی را در ذهنش بپروراند!

فشارهای خانواده و جامعه تا دهه 20 سالگی وجود دارد و اگر دختری 30 سالگی را رد کند، انگار که فرصت ازدواج برای همیشه از دست رفته است ولی این باور غلط است. توجه کنید که زودتر ازدواج‌ کردن به هیچ وجه به معنی یک ازدواج موفق و زندگی خوب نیست. چراکه تعداد زیادی از همین ازدواج‌های زودتر از موعد، در نهایت با مشکلاتی مواجه می‌شوند و حتی آمار اختلاف و طلاق در بین آن‌ها زیاد است. واقعیت این است که دانایی انسان با افزایش سن؛ بیشتر می‎شود و می‌تواند انتخاب عاقلانه‌تری داشته باشد. وقتی سن زن کمی بالا می‌رود، از نظر احساسی به پختگی بیشتری می‌رسد و تجربه او برای شناخت فرد مناسب، بیشتر شده است.

مشاهده مقاله  چگونه صبور بودن را به کودکانمان بیاموزیم. آموزش صبر به کودکان

ازدواج

البته زنانی که در سن بالا ازدواج می‌کنند، مشکلات خاص خودشان را دارند. یکی ترس از طلاق است و اینکه شاید پس از گذشت این همه مدت و سنجش همه جوانب، ازدواج با شکست مواجه شود. البته این موضوع کمتر اتفاق می‌افتد و به نظر می‌رسد چنین ازدواج‌هایی از دوام بیشتری برخوردار هستند. خیلی از زنانی که بالای 30 سال داشتند و ازدواج کردند، از زندگی مشترک خود رضایت بیشتری داشتند و احساس راحتی بیشتری در کنار همسرشان داشتند.

استفانی کونتز نویسنده کتاب‌هایی مانند Marriage, A History (ازدواج، یک تاریخ) و The Way We Never Were (هرگز اینگونه نبودیم) در این باره صحبت‌هایی دارد و به تفاوت نسل‌ها اشاره می‌کند:

«در گذشته مثلاً دهه 60 میلادی، افراد تمایل بیشتری برای ازدواج در سن پایین داشتند چونکه کار زیادی برای زنان وجود نداشت و آنان بیشتر به ازدواج و مادر شدن روی می‌آوردند. اما امروزه، انتظارات افراد از ازدواج به شدت بالا رفته است – مثل یک رابطه دوستی،  نفع مشترک و یادگیری از یکدیگر شده است. ما می‌خواهیم به عنوان افرادی هم‌سطح با هم مذاکره کنیم.»

زمان اردواج

این نویسنده در ادامه گفت:

«این‌ها چیزهایی هستند که با افزایش سطح تحصیلات، بلوغ و خودباوری به دست آمده‌اند. در گذشته ازدواج چیزی بود که به وسیله آن افراد رشد و ترقی پیدا می‌کردند اما اخیراً، ازدواج در صورتی موفق است که هر دو طرف قبل از ازدواج، به اندازه کافی رشد کرده و آماده باشند.»

زنان باید اجازه دهند که زندگی و کسب تجربه‌های مختلف از آن، شخصیت‌شان را قبل از ورود به رابطه مهمی مانند ازدواج شکل دهد به‌زوریکه خودشات را بهتر بشناسند. باید این وقت را داشته باشند که بتوانند از نظر شغلی و شخصیتی به سطح مطلوبی برسند وموفقیت‌هایی کسب کنند به این دلیل که ازدواج به آن راحتی که بعضی افراد می‌گویند، نیست. این موضوع زمان می‌برد و به تلاش فراوان و صبر و بلوغ طرفین نیاز دارد. خیلی از زنان هم دوست دارند اعتماد به نفس خود و قابلیت همکاری با دیگران را قبل از ازدواج افزایش دهند،. صبر می‌تواند در مواقعی کارساز باشد و شما را وارد رابطه بهتری کند. بنابراین می‌توان گفت که ازدواج در سن کم و بدون اینکه فرد هنوز خودش را شناخته باشد، کاری منطقی نیست. البته عده‌ای هنور با این مسائل مخالفند و باور دارند که جوانان هرچه زودتر ازدواج کنند.