تربیت جنسی کودکان که آنها را ایمن میکند. بخش سوم

امروز در ادام? مطالب مربوط به تربیت جنسی کودک، نحو? پاسخگویی به سوالات جنسی کودکان را برایتان عنوان خواهیم کرد. چنانچه مقاله‌های قبلی ما را در مورد تربیت جنسی کودکان مطالعه ننموده‌اید، توصیه می‌کنم جهت فهم بهتر مطالب، حتما بخش‌های قبلی را نیز مطالعه نمایید. برای دسترسی به مطالب قبلی اینجا کلیک کنید.

در بخش‌های قبلی به این موضوع پرداختیم که کنجکاوی‌ها و سوالات جنسی کودک از سن 3 سالگی آغاز می‌شود و آنها کم کم شروع به پرسیدن چنین سوال‌هایی می‌کنند، چرا تو عکس‌های عروسی بابا مامان نیستند، چرا شکم خانم همسایه گنده شده است، بچه کوچولو چه جوری توی شکم خانم همسایه رفته است و…

نکته‌ای که در هنگام پاسخگویی به سوالات کودک‌تان بایستی همیشه در نظر داشته باشید این است که سعی نمایید گفتگو با کودک‌تان را مدیریت نمایید. بخاطر وجود تفاوت‌های بسیاری که در ابعاد گوناگون فرهنگی، آموزشی، تربیتی، هوشی و … در کودکان وجود دارد، پاسخی که در جواب به سوالی مشترک داده می شود، برای هر کودکی متفاوت است.

چه بسا از یک پاسخ، کودکی قانع شود، کودک دیگری در همان سن، آن پاسخ را درک نکند و کودک دیگر لبخندی از روی تمسخر بزند و به شما بخندند و در دلش بگوید که” خیال کرده من بچه ام هیچی حالیم نیست”.

سوالات جنسی

چگونه سوالات جنسی کودکان را پاسخ دهیم؟

اولین کاری که بایستی به هنگام روبرو شدن با سوال کودک انجام بدهید پی بردن به این مساله است:” این سوال چه جوری به ذهن کودک  خطور کرده است و به عبارتی چه چیزی باعث شده تا کودک این سوال را بپرسد”. لذا اولین کاری که در زمان مواجهه با سوال کودک می کنیم این است که با لحنی ملایم و مهربان از کودک می پرسیم: “حالا چی شده که این سوالو می‌پرسی؟ چی باعث شده که این سوال تو ذهنت اومده؟”

مشاهده مقاله  بلوغ کودکان

با جوابی که کودک به ما می‌دهد می‌خواهیم به منابع اطلاعاتی که کودک به آنها دسترسی داشته پی برده و در ضمن فرصتی هم برای فکر کردن بدست آوریم. سپس در مرحل? دوم از کودک می پرسیم که به نظر خودش جواب سوالی که پرسیده چه چیزی می‌تواند باشد. به مثال زیر دقت کنید:

کودک: مامان، بچه کوچولو چه جوری رفته تو شکم خانم همسایه؟

مادر: چی شده که تو فکر می کنی حتما تو شکمش یه بچه داره؟ شاید خانم همسایه خیلی خورده، چاق شده.(مادر با این سوال می‌خواهد متوجه شود کودک اطلاعات را از چه کانالی بدست آورده است).

کودک: علی می‌گفت که تو شکمش بچه داره. تازه تلویزیون هم نشون می‌داد.

مادر: خوب، علی دیگه چه چیزایی می‌گفت، تو تلویزیون دیگه چی نشون می‌داد؟

پس از شنیدن پاسخ‌های کودک، نظر خود کودک را دربار? سوالی که پرسیده جویا می‌شویم.

مادر: خودت چی فکر می‌کنی؟ به نظر تو بچه چه جوری رفته تو شکم خانم همسایه؟

با سوال فوق در واقع هدف‌مان ارزیابی اطلاعات و دانسته‌های کودک است. همیشه بخاطر داشته باشید که بهترین پاسخ، پاسخی است که مناسب سطح فهم و آگاهی کودک‌تان باشد. سعی کنید اطلاعاتی که به کودک‌تان می‌دهید کمی از آنچه که خودش می‌داند بیشتر باشد.

اگر اطلاعاتی که به کودک می‌دهید بر دانسته‌های قبلی او نیافزاید، کودک فکر می کند او را دست انداخته‌اید و نمی‌خواهید به سوال‌هایش پاسخ دهید. لذا در جای دیگری به دنبال پاسخ‌هایش می‌گردد.

سوالات جنسی کودکان

از طرفی اگر هم اطلاعاتی را به کودک بدهید که هنوز آمادگی درک‌و‌هضم آنها را ندارد، او را سردرگم و آشفته می‌سازید. پاسخی که به کودک می‌دهید باید او را قانع کند. در نمونه سوال و پاسخی که در بالا به آن پرداختیم با توجه به سن و میزان درک کودک جواب‌های متنوعی را می‌توان ذکر کرد.

 

اگر در روابط خود مشکلاتی دارید روانشناسی خانواده را کلیک کنید

سایت دانشگاه زندگی همراه شماست


مشکلات سخنرانی و مدیریت موثر آنها

در آموزش سخنرانی بحثی که همیشه سر کلاس ها درموردش صحبت میشود این است که نزدیک ترین چیزی که می توان ترس از سخنرانی عمومی را بدان تشبیه کرد مرگ است! حتما برای شما هم پیش آمده با دیدن اضطراب و تشویش فردی که مشغول سخنرانی، کنفرانس یا ارائه علمی است بگویید از ترس دارد می میرد! در حقیقت سخنران با مشکلات سخنرانی بی شماری در طول سخنرانی خود مواجه است که مجموع آن ها به شکل ترس یا نگرانی در چهره او نمود پیدا می کنند. ظاهر سخنران نشان نمی دهد اما قطعا افکار او درگیر فاکتورهای استرس زا بسیاری است. از اضطراب برای ارائه حرفه ای سخنرانی بدون تپق زدن، نگرانی بابت قضاوت مخاطبان، داوران یا در کل شنوندگان تا دغدغه های فکری شخصی که مزید بر علت می شوند تا یک سخنران نتواند از تمام ظرفیت های وجودی و استعدادش برای این که مطالب را به نحو احسنت ارائه دهد بهره وری نماید. انگار راه گریزی از این چالش های رایج در سخنرانی نیست!

با وجود تمام این مشکل ها یک سخنران می تواند موانع و مشکلات سخنرانی با آن ها رو به رو می شود را مدیریت کند. حتی اگر آوار مشکلات سخنرانی روی سر ما خراب شود یا هر لحظه توسط گلوله های تند و تیز ناامیدی بمباران شویم باز هم ارائه یک سخنرانی شیک، شُسته رُفته و بی عیب و نقص ممکن است. به شرط این که قبل از دخالت دادن هنر سخنوری خود با چالش های رایج در سخنرانی آشنا شده باشیم و بدانیم قرار است سر بزنگاه دقیقا با چه مشکلی رو به رو شویم تا بهتر برای برطرف کردن آن چاره اندیشی کنیم.

در این مطلب نیم نگاهی به مشکل های رایج در سخنرانی و مدیریت موثر آن‌ها خواهیم داشت. همراه دانشگاه زندگی باشید.

بررسی مشکلات سخنرانی و مدیریت موثر آن‌ها

بزرگ ترین مشکلات سخنرانی که یک سخنران برای سخنرانی در جمع با آن ها رو به رو است عبارتند از:

مشاهده مقاله  تکنیک‌های اصلاح، تربیت و ترمیم زبان بدن در سخنرانی

مشکل اول: ترس مرگبار از سخنرانی در جمع

شاید مثال خوبی نباشد اما بگذارید کمی شفاف تر و راحت تر صحبت کنیم. همان طور که گفتیم برخی استرس ناشی از سخنرانی را به مرگ تشبیه می کنند. وقتی کسی را می بینیم که از اضطراب و نگرانی روی صحنه سخنرانی می لرزد مرگ نزدیک ترین چیزی است که می توانیم برای توصیف او به کار ببریم! پس همان طور که مرگ قابل پیش بینی نیست و راه گریز یا ترسی از آن نمی تواند وجود داشته باشد سخنرانی هم همین طور است. این بار از جنبه مثیت قضیه نگاه کرده و همیشه به خود تلقین کنید این فقط بخشی از توانایی های من است!

بررسی چالش های رایج در سخنرانی و مدیریت موثر آن‌ها

مشکل دوم: سردرگمی ناشی از رفت و آمدها در سالن

یکی دیگر از مشکلات سخنرانی که دیگر هرگز نمی توان از آن اجتناب کرد رفت و آمدهای احتمالی است. برخی با دیدن راه رفتن کسی در سالن سردرگم می شوند و رشته افکارشان پاره می شود. اما بالاخره باید قبول کنیم از بین جمعیت گاها چند صد نفری در سخنرانی های بزرگ برای یکی از این چند صد نفر استفاده از سرویس بهداشتی ضرورت پیدا می کند! با این حال شما به عنوان یک سخنران از قصد و غرض افراد آگاهی ندارید و این ترک کردن محل سخنرانی دلسرد کننده می شود.

به عنوان یک سخنران حرفه ای توصیه ما به شما بی تفاوتی محض در این موارد است. بگذارید هر کسی هر طور که مایل است رفتار کند و فقط از آن ها بخواهید فعالیتشان نظم و سکوت سالن را مختل نکند!

مشکل سوم: پچ پچ های زنانه!

مسیر زندگی خود را تعیین کنید

دانشگاه زندگی همراه شماست


8 راهکار برای این که بدون فریاد، بلندتر از همیشه سخنرانی کنید!

دست و پا زدن برای شنیده شدن تجربه تلخ و ناخوشایندی است؛ خصوصا اگر به صورت خدادادی صدای آرامی داشته باشیم و قرار باشد هر آن نگران یکنواختی صدا در طول سخنرانی باشیم. اصولا سخنرانی کار پیچیده ای است که در آن ریه ها، طناب های صوتی و سینوس ها همزمان دخیل هستند و برای ایجاد تُن صدایی که شما را به جهانیان نشان دهد در تلاش می باشند. در حالی که همه انسان های نرمال و طبیعی این کره خاکی به صورت مادرزادی توانایی لب بر هم زدن و حرف زدن را دارند اما کم تر کسی می تواند از پس تغییر شاخصه های کیفی مثل بهبود کیفیت صدای خروجی از تارهای صوتی یا بلندتر از همیشه سخن گفتن برآید.

پایین بودن صدا به جز در گفتگوهای شخصی یک عامل منفی برای هر سخنران است. این که مجبور باشیم برای این که در بین یک جمعیت بزرگ فریاد بزنیم و به این شیوه باعث و بانی صدمه رسیدن به صدای خود شویم به مرور اعتماد به نفس را حین صحبت کردن کاهش می دهد. هنگام فریاد زدن از تمام ظرفیت تنفسی با فشار بر دیافراگم استفاده می شود تا حجم صدای شما بالاتر برود. از آن جایی که دیافراگم نمی تواند از پس انتظارات برای تولید صدا برآید به ناچار تمام این فشار بر تارهای صوتی حساس و ظریف وارد می شود. این روند اگر ادامه دار باشد چیزی جز آسیب برای یک سخنران نخواهد داشت.

حال تصمیم با شما است. این که بخواهید با فریاد زدن صدای پایین خود را به گوش دیگران برسانید یا این که بدون داد و فریاد، بلندتر از همیشه سخنرانی کنید. اگر مورد دوم را انتخاب می کنید همراه با دانشگاه زندگی بمانید.

ترفندهای کلیدی تا بلندتر از همیشه سخنرانی کنیم

چارچوب تمرین هایی که برای سخنرانی بلندتر و استفاده کامل از قوای صوتی برای هر فرد توصیه می شود مجموعا در 4 گام بررسی می شود:

مشاهده مقاله  5 کلید طلایی برای نگارش بی‌دغدغه پیش‌نویس سخنرانی

گام اول: اصلاح تنفس

بیش ترین حجم هوا وقتی وارد بدن می شود که تنفس غیرشکمی و از طریق حرکت سینه و شانه ها انجام شود. زمانی که هوا از راه درست وارد بدن شود، تارهای صوتی به دلیل این که ارتعاش آن ها وابسته به برخورد یا تماس با مولکول های هوا می باشد هم بیشتر از قبل مرتعش خواهند شد.

گام دوم: تثبیت کردن موفعیت گردن و شانه

فقط افرادی اهمیت شانه و گردن را در صحبت کردن و تنفس صحیح درک خواهند کرد که به هر دلیلی دچار نواقص خاصی در این نواحی هستند و معمولا نمی توانند صدای قوی و بلندی تولید کنند. برای شروع سخنرانی، تمام ارگان های بالاتنه خصوصا سر و گردن و شانه باید در حالت استراحت باشند. هر گونه تنش در این موارد مانع از ورود و گردش مناسب جریان هوا می شود. چیزی دقیقا مثل ضربات متعدد که به بخش های مختلف یک پیانو وارد شده و به تدریج از کیفیت آن می کاهد.

برای از بین بردن تنش های قبلی که در گردن و سر شما جا خوش کرده اند سرتان را کاملا بچرخانید و شانه ها را چند بار بالا و پایین تکان دهید.

گام سوم: حفظ خط شانه و سر

جلو تر بودن سر از شانه یعنی طرز ایستادن شما استاندارد نیست و خیلی زود خسته می شوید. با وجود این خستگی عجیب نیست اگر صدایتان افت کند و انرژی دلخواه را در آن احساس نکنید.

گام چهارم: حفظ رطوبت گلو

برای این که بتوانید با تمام انرژیتان صحبت کنید باید رطوبت داخلی را تا حد نرمال حفظ کنید. بدین منظور می توانید از روش های مراقبت از کیفیت صدا در سخنرانی استفاده نمایید.

مشاهده مقاله  مشکلات سخنرانی و مدیریت موثر آنها

ترفندهای کلیدی تا بلندتر از همیشه سخنرانی کنیم

تمرین های افزایش ظرفیت صوتی

تجربه نشان داده است که با تمرین و تکرار و البته اجتناب از فریاد های مکرری که جز آسیب چیزی برای حنجره ندارند می توان ظرفیت تنفسی را افزایش داد. برای افزایش این ظرفیت دقیقا به سبک تمریناتی که برای تناسب اندام انجام می دهیم به نرمش و مداومت نیاز داریم. در تمام تمریناتی که در ادامه بررسی می کنیم سعی داریم به مرور فشارهای وارده را بیشتر کنیم و تارهای صوتی را به بلند حرف زدن عادت دهیم.

 

سوالات خود در مورد روانشناسی خانواده را از ما بپرسید

www.daneshgahezendegi.com


عوامل استرس زا در نوجوانان را بشناسید

همه افرادی که وارد دوره نوجوانی شده‌اند با نوعی از استرس مواجه می‌شوند اما خیلی از آن‌ها با استرسی دست و پنجه نرم می‌کنند که بیشتر در افراد بزرگسال دیده می‌شود و برایشان مضر است. در ادامه به عوامل استرس‌ زا در نوجوانان پرداخته‌ایم. با دانشگاه زندگی همراه شوید تا این عوامل را بشناسید.

با توجه به اطلاعاتی که از سوی جامعه روان‌شناسی آمریکا در بخش بررسی استرس منتشر شده، میزان استرس نوجوانان در مواقعی می‌تواند با بزرگسالان برابری کند. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که نه‌تنها نوجوانان سطح خطرناک استرس را تشخیص می‌دهند بلکه تاثیر آن را بر سلامت ذهن و جسم خود، نادیده می‌گیرند. نتایج این تحقیق به شرح زیر است و اطلاعات مناسبی را در اختیار ما قرار می‌دهد:

برای نوجوانان، مهم‌ترین عوامل استرس زا در نوجوانان مدرسه است که در 83 درصد افراد دیده می‌شود. 69 درصد افراد بر اثر رفتن به دانشگاه یا تصمیم‌گیری برای آینده‌شان پس از اتمام مدرسه، استرس می‌گیرند و 65 درصد افراد نگران مشکلات مالی خانواده هستند.

طبق گزارشات، بیشتر نوجوانان، شب‌ها دیر می‌خوابند و تعداد زیادی از آن‌ها غذای ناسالم و مضر مصرف می‌کنند. همچنین حدود 23 درصد افراد از برخی وعده‌های غذایی صرف نظر می‌کنند که این موارد بخاطر استرس بوده است.

40 درصد نوجوانان اکثراً عصبانی یا نارحت هستند، 36 درصد احساس نگرانی و اضطراب می‌کنند، 36 درصد احساس خستگی زیاد و بی‌حالی دارند و حدود 31 درصد بخاطر استرسی که در ماه گذشته داشته‌اند، احساس خوبی ندارند.

26 درصد نوجوانان که کمی بیشتر از یک چهارم افراد بررسی‌شده را تشکیل می‌دهند، گفتند که بخاطر استرس، رابطه خوبی با دوستان یا هم‌تیمی‌هایشان نداشته‌اند. 51 درصد افراد نیز اظهار کرده‌اند که در ماه گذشته، حداقل یک نفر به آن‌ها گفته است که ظاهرشان نشان از استرس دارد و این موضوع کاملاً برایشان آشکار شده است.

مشاهده مقاله  «به اندازه کافی خوب نیستم» 10 راه موثر برای رهایی از این تفکر

در زمان مدرسه، نوجوانان به طور میانگین دارای سطح استرس 5.8 از 10 هستند. این سطح استرس در فصل تابستان که مدرسه‌ها تعطیل می‌شوند، کمتر است و به نمره 4.6 می‌رسد.

عوامل استرس زا در نوجوانان

نشانه‌های استرس

همه نوجوانان با استرس مواجه می‌شوند و برخی از این استرس‌ها در واقع مفید هستند. اما وقتی سطح استرس افزایش می‌یابد، تاثیر بدی بر آن‌ها می‌گذارد و باعث می‌شود که دچار اختلال در یادگیری، روابط و مسائل دیگر شوند. استرس خود را به شکل‌ و شمایل متفاوتی نشان می‌دهد و حتی برخی از این نشانه‌ها، به عنوان رفتارهای عادی در دوران نوجوانی شناخته می‌شوند. خیلی مهم است که بدانید وقتی به دنبال استرس در نوجوانان هستید، چگونه عوامل استرس زا در نوجوانان را تشخیص دهید. شما باید به موارد زیر توجه کنید:

  • تغییرات عاطفی: نوجوان در این حالت، پریشان و مضطرب یا افسرده می‌شود. به تغییرات رفتاری نوجوانان حتماً توجه کنید.
  • تغییرات جسمانی: نوجوانی که تحت فشار استرس است، بیشتر مریض می‌شود و ممکن است از سردرد، شکم درد و انواع دیگری از درد، شکایت کند.
  • تغییرات رفتاری: به دنبال تغییر در عادات نوجوان باشید. حتی تغییر در عادت خوابیدن و غذا خوردن نیز مهم هستند. باید به دوری از فعالیت‌های روزانه هم توجه کنید.
  • تغییرات ذهنی: ممکن است نوجوان دچار عدم تمرکز، فراموشی و همچنین حس بی‌خیالی شود که این موارد در دسته تغییرات ذهنی قرار می‌گیرند.

برای تعیین مسیر زندگی درست اینجا را کلیک کنید

دانشگاه زندگی همراه شماست


وقتی که حسادت ازدواج شما را تهدید میکند، چه باید کرد؟

حسادتِ غیر منطقی چیست؟

بارها و بارها از من می‌پرسند که حسادت غیر منطقی را چگونه باید تحت کنترل خودمان دربیاوریم. به طور معمول، افراد متوجه می‌شوند که احساس آن‌ها هیچ دلیل و یا هیچ مدرک موثقی را همراه خود ندارد، اما قادر با کنترل این احساس نیستند. به علاوه، فرد معمولاً متوجه می‌شود که این احساس یک ذات خبیث‌تر از نفسِ خویش را نیز دارا است، این ذات که شما حتی نمی‌توانید با آن مخالفت کنید و یا رهایش کنید، حال آن‌که از نتایج مخربش آگاهی دارید.

چنین رفتاری اصولاً همراه با سوال‌پیچ کردن افراطی همسر، شکاک بودن و همچنین تهمت زدن همراه است. بسیاری از افراد از اینکه نمی‌توانند بدون هیچ مدرکی به همسر شکاک خود ثابت بکنند که واقعاً مشکلی وجود ندارد، ناامید می‌شوند. این مسئله تبدیل به یک چرخ? رشد کننده از عصبانیت و خشم می‌شود که بعدها، فرد شکاک از آن به عنوان برهانی برای صحتِ شک خود استفاده می‌کند.

فردِ حسادتگر اغلب به سختی تلاش می‌کند تا این رفتار و اخلاقش را کنار بگذارد و این ناتوانی باعث می‌شود که احساس بدبختی و بیچارگی به او دست بدهند. او باور دارد که اگر بتواند از هر راه ممکنی شک خود را به مرحل? اثبات برساند، احساس بهتری خواهد داشت.

سفسطه و یا استدلال غلطی که در این طرز فکر موج میزند، این است که اعتماد فرد مقابل ابداً قابل اثبات نیست؛ اما به راحتی قابل انکار است. یعنی فرد می‌تواند به راحتی و با هر حرفِ درست یا ندرستی قبول کند که فرد مقابلش در حال کار اشتباهی است، اما با هزار مورد مدرک موثق هم حاضر به باورِ بی‌گناهیِ وی نیست. توضیحِ اعتماد این است که ما باور داشته باشیم که یک مسئله درست و صحیح می‌باشد.

برای همین منظور، بدون هیچ مدرکی بر علیه این ادعا، اگر ما خواستار یک رابط? رضایت بخش هستیم، باید بدانیم که اعتماد به معشوق‌مان یک امر ضروری محسوب می‌شود.

حسادت

یکی از سخت‌ترین مسائلی که همیشه به آزار و اذیت بشر پرداخته، این است که ما هیچ‌وقت نمی‌توانیم به طور قطع و یقین مطمئن باشیم که یک امر صحیح است. ما اغلب از این‌که به یک نفر اعتماد کنیم می‌ترسیم، چرا که فکر می‌کنیم نهایتاً به ما آسیب خواهند زد و یا ناامید خواهیم شد. برای همین منظور، خودمان را دچار هزارن فراز و نشیب مختلف می‌کنیم تا خودمان را از درد و رنج و فقدانِ احتمالی دور نگه داریم. اما جالب است که با تلاش برای محافظت از خودمان، دقیقاً خودمان را به چاهِ بلایا می‌اندازیم. به عبارت دیگر، زنی که به شدت شوهر خود را زیر نظر دارد و از این‌که به او اعتماد کند واهمه دارد، با همین بی اعتمادی و شکاکی، ازدواج خود را از هم می‌پاشاند. به عنوان یک نتیجه‌گیریِ کلی، او خودش را دچار همان درد و فقدانی می‌کند که سعی داشت از خودش را از آن‌ها دور کند.

چه چیزی سبب به وجود آمدن حسادت غیرمنطقی می‌شود؟

برای کسی که می‌خواهد نحوه ی کنترلِ حسادت غیر منطقی‌اش را بیاموزد، قدم اول این است که بداند دقیقاً چه چیزهایی می‌توانند سببِ به وجود آمدن این طرز تفکر شوند. اغلب این چنین است که یک فردِ مستعد برای شک و حسادت غیر منطقی احتمالاً مشکلاتی از قبیل احترام به نفسِ پایین، احساس ناامنی، ترس از آسیب‌پذیری و یا ترس از ترک شدن را دارد.

کسی که احترام به نفسِ پایینی دارد ممکن است احساس کند که لیاقت دوست داشته شدن را ندارند، یا این‌که نمی‌تواند باور کند که ممکن است همسرش آن‌قدر او را دوست داشته باشد که همیشه پایبند به او و عشقش بماند. احتمالاً این احساسات ریشه در نوعی سوءاستفاده در گذشت? شخص و روابط گذشت? شخص دارند که باعث شده‌اند حالا و در لحظ? اکنون، فرد حس کند که غیر قابل دوست داشتن است.

برای مثال، اگر به یک نوجوان گفته شود که: (اگر توهم کمی شبیه به برادرت بودی می‌توانستی یک دوست دختر داشته باشی) این باور در او شکل می‌گیرد که حتماً مشکل خاصی در او وجود دارد. بسیاری از اوقات ما پیام‌هایی از این قبیل _ گاه زیرکانه و غیر قابل تشخیص و گاه بسیار واضح _ را دریافت می‌کنیم که می‌تواند در فرآیند رشد، باورهای ما را راجع به خودمان شکل دهد.

احساس ناامنی نیز ممکن است ریشه در کمبودِ احترام به نفس داشته، و یا مربوط به شرایطی شود که در آن، فرد در گذشته ضرب? روحی خورده باشد. همین نتیجه و احتمالات برای ترس از ترک شدن نیز صدق می‌کنند. وقتی که ما فقدان عظیمی را تجربه کرده باشیم در حالی که شانسِ تصحیح آن را نداریم، آن زمان است که یک نوع ترس گسترده و یا واکنش اجتنابی را در شرایط مشابه برای خودمان پیش می‌گیریم. اگرچه، همان‌طور که قبل‌تر نیز توضیح دادیم، این اجتناب ممکن است که ترس از ترک شدنِ ما را به ورط? حقیقت بکشاند.

 

برای مقالات روانشناسی خانواده کلیک کنید

دانشگاه زندگی همراه شماست