سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چگونه احساس ناامنی را از بین ببریم

می‌گویند که ما نسل خودخواهی به بار آمده‌ایم. به ما می‌گویند که تکنولوژی و فضای مجازی احساس بزرگ یا خوب بودن را به ما می‌دهد. اما خیلی از ماها، در حالی به زندگی می‌پردازیم که می‌دانیم هیچ فرد خاصی نیستیم یا موهبت خاصی نداریم. در حقیقت، یک نوع احساسِ آشفته‌کننده‌ی مخفی در درون هم? ما هست که تصویری که ما از خودمان داریم را شکل می‌دهد و حرکات و رفتار ما را تحت تأثیر خودش قرار می‌دهد، و آن احساس ناامنی است.

اگر شما قادر باشید که به ذهن اطرافیان‌تان وارد شوید، متوجه خواهید شد که حتی افراد خودخواه نیز موج‌های پیوسته‌ای از ناامنی را در خود احساس می‌کنند. تحقیقی اخیراً کشف کرد که 60 درصد از زنان افکار خودانتقادی و خودآزارانه را در مغز خود پرورش می‌دهند.

متعارف‌ترین افکاری که یک فرد برای حمله به خویش استفاده می‌کند، با تمام افراد دیگر و اطرافیانش متفاوت است _ و اصلاً هم تفکر مثبتی نیست و یا تأثیر مثبتی ندارد، اما این طرز فکر احساسی غریبانه و منفی را متجلی می‌شود. حالا ممکن است که عزت نفس ما بالا یا پایین باشد.

نکته‌ای که واضح است این است که ما نسلی هستیم که خودمان را با دیگران مقایسه می‌کنیم، تطابق می‌دهیم و نهایتاً به شکلی دقیق و موشکافانه به قضاوت خودمان می‌پردازیم. با فهمِ این مسئله که سرچشم? این احساس ناامنی کجا قرار دارد، می‌توانیم بفهمیم که چرا این چنین ضعیف شده و یا این نقطه نظر از کجا آمده و روی کارهای ما تأثیر می‌گذارد، و همچنین خود و صدای منتقد درون‌مان را که زندگی را برای‌مان محدود کرده، به چالش بکشیم.

احساس ناامنی

چرا من این‌قدر احساس ناامنی دارم؟ چه چیزی سبب بروز این احساس می‌شود؟

دیالوگ‌هایی وجود دارند که در درون ما اتفاق می‌افتند و احساس ناامنی ما را پرورش می‌دهند. به این دیالوگ‌ها (صدای منتقدِ درون) گفته می‌شود. دکتر لیزا فایراستون که دستیار نویسنده‌ی کتابِ: (صدای منتقد درون‌تان را تسخیر کنید) نیز هست در این باره می‌نویسد: (صدای منتقد درون ما از یک تجرب? دردآورِ گذشته در زندگی شکل می‌گیرد، بدین صورت که ممکن است این واقع? دردناک را تجربه کرده باشیم و یا شاهد چنین چیزی برای اطرافیان خود بوده باشیم. چنین است که در اثنای رشد و بزرگ شدن، به طور ناخودآگاه این الگو از افکار خودتخریب را در خودمان پرورش می‌دهیم و به دیگران نیز منتقل می‌کنیم).

بنابراین، وقتش است که بپرسیم چه رفتارها و یا اتفاقاتی می‌توانند این صدای درونی را شکل دهند؟ تجربیاتِ آزاردهنده‌ای که با پرستاران زمان کودکی خود داشته‌ایم می‌توانند ریش? مشکلات ما در بزرگ‌سالی باشند. تصور کنید که یک والد (پدر یا مادر) بر سر بچ? خود فریاد بزند و بگوید: (تو به شدت وابسته به دیگرانی! چرا نمی‌توانی یک کار را به تنهایی انجام دهی؟) سپس افکار خودتخریبانه‌ای که خود والد برای خودش دارد را نیز در نظر بگیرید: (نگاه کن، در امر تربیت افتضاح هستم، چه‌قدر چاق هستم و… ). این نوع رفتارها و حرکات و افکار اصلاً لازم نیست تا برای کودک به زبان بیایند. گاهی مواقع عدم حضور والدین برای کودکان‌شان می‌تواند احساس ناامنی را به او القا کند و همچنین او را به این باور برساند که یک مشکلی اساسی و بنیادی دارد.

دلیل این ماجرا این است که کودکان نیاز دارند که برای داشتنِ احساس امنیت، به خاطر کسی که واقعاً هستند دیده شوند. بسیاری از مشکلاتی که با احساس ناامنی داریم به همین دلیل هستند، یعنی ارتباط ما با یکدیگر مشکل دارد.

راه صحیح ارتباط با کودک در چهار احساس است: محفوظ بودن، دیده شدن، آرامش و امنیت. حالا ممکن است یک بچه مورد شماتت و یا ستایش قرار بگیرد، اما احساسی که ابداً در آن‌ها جریان پیدا نمی‌کند، احساسِ دیده شدن برای کسی است که واقعاً هستند. به همین دلیل است که آن‌ها احساس ناامنی می‌کنند و توانایی‌های واقعی‌شان را از دست می‌دهند.

نحوه‌ی رفتار صحیح برای والدین این است که خود و فرزندشان را با دیدی واقع‌گرایانه به نظاره بنشینند . با آن‌ها همراه با احساس پذیرش و همدردی رفتار کنند. بهترین راهی که یک والد می‌تواند از طریق آن فرزندش را حمایت کند این است که چیزی را پیدا کند که برای فرزندش خاص و بی‌همتاست _ چیزی که آن‌ها را سر ذوق بیاورد و باعث شود برای دست‌آوردهای بیشتر در آن تلاش کنند.

این فعالیت خاص باید با ذوق و علاقیات فرزند مطابقت داشته باشند، نه با علایق والدین. همین‌طور که نویسنده و مدافع حقوق اجتماعیِ معروف، هاوارد ثورمن در این باره می‌گوید: (نپرس که جهان به چه چیزی نیاز دارد. بپرس که چه چیزی باعث می‌شود تو احساس سرزندگی کنی، و مستقیماً به سراغش برو. چون چیزی که جهان نیاز دارد، انسان‌های سرزنده است).

در همین هنگام که فرزند به دنبال فعالیتی است که به او احساس سرزندگی می‌دهد، والدین نیز باید حمایت خودشان را به آن‌ها ارائه دهند و آن‌ها را آگاه کنند که زیاد بر روی نتیجه تمرکز نکنند، مهم نفسِ عمل و تلاش آن‌هاست. این مسئله مثل تفاوتِ میان این دو جمله است: (چه تصویر قشنگی. تو بهترین هنرمندی هستی که تا به حال دیده‌ام) و (از نوع استفاده‌ی رنگ‌ها در این عکس خیلی خوشم آمد. بسیار عالی است که این حجم از تلاش را برای این تصویر به کار بردی. چه چیزی ایده‌ی این تصویر را به تو داد؟) این تمرین باعث می‌شود که کودک احساس کند ارزشمند است.

 

با سایت دانشگاه زندگی همراه شوید تا راه درست را به شما نشان دهیم


راه هایی که به وسیله آنها به استقلال مالی میرسید

استقلال مالی رویای جدید بسیاری از افراد است. این موضوع باعث می‌شود که یک فرد (مخصوصاً یک زن) احساس آزادی کند و شرایط را تحت کنترل بگیرد. البته برای رسیدن به این آرزو، باید تلاش کنید و سختی‌های مختلفی را تحمل کنید. ابتدا لازم است به اهداف کوچک‌تری برسید و سپس برای رسیدن به اهداف اصلی گام بردارید. در ادامه راه‌های موثر که با اجرای آن‌ها می‌توانید به استقلال مالی برسید، معرفی می‌کنیم.

استقلال مالی

به وضعیت و زمان کنونی فکر نکنید

مشکل بسیاری از افراد این است که با رسیدن به هر موفقیت کوچکی، سعی می‌کنند به خود جایزه دهند و پول‌هایشان را با جشن و شادی خرج کنند. مشکل همین است که هر اسکناس خرج شده، شما را از استقلال مالی دور نگه می‌دارد. خرجی که بیشتر از نیازهای اصلی و اساسی شما باشد، بیهوده است و باعث می‌شود که در آینده نتوانید موفقیت‌های بیشتر و بزرگ‌تر را جشن بگیرید. در نقطه مقابل خرج کردن، پس‌انداز وجود دارد. به این نکته توجه کنید که تمام پولی که الان در اختیار دارید در آینده ارزش بیشتری خواهد داشت. پس سعی کنید به پس‌انداز روی بیاورید و تصویر بزرگ‌تر را در ذهن خود تجسم کنید. تصویری که در آن موفق هستید و از نظر مالی مشکلی ندارید.

 

پول خود را برای چیزهایی خرج کنید که پیشرفت و رشد می‌کنند

رهبران صنعت در دنیا، بسیار شبیه به هم فکر می‌کنند و به همین دلیل موفق هستند. آن‌ها هیچ وقت پول خود را روی چیزهایی که فاقد ارزشند، سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. پول خرج کردن برای خانه یا بهبهود وضعیت انرژی آن یا حتی سرمایه‌گذاری روی سلامت، باعث می‌شوند که در آینده سود کنید.

بیشتر چیزهایی که برایشان پول خرج می‌کنیم، در نهایت ارزش خود را از دست می‌دهند. پس اگر به دنبال استقلال مالی هستید، باید از چیزهای بدردنخور دوری کنید.

اگر در خانه خود بنشینید و به اطراف نگاه کنید، وسایلی را می‌بینید که برایشان هزینه کرده‌اید. از خود بپرسید که آیا ارزش داشته‌اند یا نه؟ آیا پولی که داده‌اید در ازای عملکرد آن‌ها می‌ارزد؟ آیا با خرید آن ضرر کرده‎اید یا سود؟

 

از پول نقد استفاده کنید

امروزه کارت‌های بانکی در انواع مختلف رایج شده‌اند و در چند ثانیه می‌توانند پول شما را هدر بدهند. اما همیشه اگر مقدار معینی پول نقد به همراه داشته باشید، نمی‌توانید بیش از حد خرج کنید.

با انجام چنین کاری؛ وقتی بخواهید تصمیم بگیرید که چیزی را بخرید یا نه، به کیف پولتان نگاه می‌کنید و می‌بینید که فقط مقداری پول نقد دارید. به این کار عادت کنید و در نهایت متوجه خواهید شد که مقدار زیادی پول جمع کرده‌اید که در صورت استفاده از کارت بانکی، به سادگی خرج شده بودند!

پول نقد

غذاهای بهتر بخورید، آن هم در خانه

بدون شک تهیه غذا در خانه، ارزان‌تر از سفارش آن در رستوران و فست‌فود است. شما با خوردن غذای خانگی، نه تنها در مخارج صرفه‎جویی می‌کنید بلکه قادر خواهید بود سلامت بدن خود را نیز حفظ کنید. تحقیقات فراوانی در این زمینه انجام شده و شکی نیست که باید دور بیرون غذا خودن را خط بکشید و آن را فراموش کنید!

برای خواندن ادامه مطلب می توانید www.daneshgahezendegi.com را کلیک کنید


آخرین باری که برای خودمان وقت گذاشتیم کی بوده؟ برای خود زنگ تفری

تا حالا برای‌تان پیش‌آمده، که روزتان بی‌نظیر شروع شود، اما در ادامه همه‌چیز به‌هم بریزد و کنترل احساسات‌تان را از دست دهید؟ خب امروزِ من دقیقاً همین شکلی بود. صدای باب اسفنجی در ذهنم می‌گفت که قرار است بهترین روز عمرم را داشته باشم. اهدافم را چیده بودم و با انرژی مضاعفی به سمت‌شان حرکت می‌کردم.

اگرچه، کنترل مسائل مثل یک ماهی از دستم سُر خورد.

بگذارید از اول همه‌چیز را توضیح دهم. همین که شروع به انجام لیست کارهای روزمره‌ام کردم، یادم رفت که یکی از موارد، انرژی روحی بیشتری را می‌طلبد. وقتی آن ماموریت به پایان رسید، حس می‌کردم بارانی اسیدی به قلبم باریده و حفره‌ها مملو از درد شده‌اند.

حس می‌کردم سطح احساساتم تغییر کردند.

این رویه همین طور ادامه داشت و می‌دانستم که این تازه آرامش قبل از طوفان است. وقتی طوفان تمام شد، در میان خرابه‌ای از آشفتگی‌‌های روانی‌ام نشسته بودم. از نظر احساسی کاملاً مغشوش بودم، تا اینکه ناگهان بلند شدم و خانه را بی‌درنگ ترک کردم، و سعی کردم فضای اطرافم را برای مدتی تغییر دهم.

مشغله کاری

به یک‌جور زنگ‌ تفریح نیاز داشتم.

حدود یک ساعتی را بیرون از خانه درتلاش برای عیب‌زدائیِ خودم گذراندم. هرتکنیکی را برای آرام کردن خودم استفاده کردم. اما جواب نداد که نداد. احساس می‌کردم کشتی‌هایم به گِل نشسته‌اند. پس به خانه برگشتم، در را که باز کردم، آن ایده مثل تازیانه‌ای به صورتم خورد.

واقعا به یک زنگ‌ تفریح نیاز داشتم، اما در زمان اشتباهی ایجادش کرده بودم.

کاری که سعی به انجامش داشتم، حقیقتاً دیوانه‌وار بود. درواقع سعی داشتم تا همه چیز را در زمان برخورد با بحران درست کنم. درحالی که باید قبل از فاجعه اقدام کرد. اینکه برای مواقع حساس بتوانیم برنامه‌های‌مان را تغییر دهیم خیلی راحت است. و انجام دادنش اصلاً خالی از لطف نیست. داشتن یک لیست از کارهای روزان? زاپاس، برای چنین مواقعی واقعاً می‌تواند مفید و کارآمد باشد.

مشاهده مقاله  وقتی زنان بیشتر از همسرانشان کسب درآمد می‌کنند، چه مشکلاتی پیش می‌آید؟

یک نکت? واجب همیشه فراموش می‌شود، آن هم این است که قبل از انجام چنین مأموریت‌هائی، باید نحو? انجامش را در ذهن، تصویرسازی کنیم. به‌طور مثال، اگر من آن مأموریت کضائی را برای چند ساعت یا چند روز به تاخیر می‌انداختم، قطعاً می‌توانستم با آرامش خاطر بیشتری با آن روبه‌رو شوم و به سرانجام برسانم‌اش.

این موارد و اتفاقات می‌تواند برای باهوش‌ترین افراد هم بی‌افتد. راه‌هائی هست که به‌وسیله آن‌ها می‌توانیم از آشفتگی روانی‌مان جلوگیری کنیم. اینجا چند مورد برای‌تان آماده کرده‌ام.

زنگ تفریح

 

  1. اگر برای کارهای روزانه‌تان لیستی دارید، عمیقاٌ بررسی‌اش کنید! از خودتان بپرسید: (آیا مجبورم امروز هم? کارهارا انجام دهم؟) چیزی که ما قبل از درست کردن این لیست، از خودمان انتظار داشتیم این بود که همه‌چیز به‌درستی و تکامل انجام شوند. این که کارهای روزمره‌تان در قالب یک لیست درآمده، دلیل نمی‌شود که مجبور به انجام آن‌ها باشید. اگر احساس می‌کنید که امروز در بهترین حالت روحی و جسمی خود نیستید، چند مورد را برای وقتی که انرژی کافی دارید عقب بیاندازید.
  2. بیخیال‌اش شوید! بعضی مواقع مسائل همگی دست‌به‌دستِ هم می‌دهند و سازِ مخالفت می‌زنند. یک سری کارها ممکن است شمارا کاملا زمین‌گیر کنند و یا از پا دربیاورند. وقتی چنین موردی پیش آمد، به زمان دیگری موکول‌اش کنید. اگر هم زمان در این مورد بسیار حائز اهمیت است، به خود 15 دقیقه وقت تنفس داده و یا قدمی بزنید.
  3. فقط بگوئید نه! این یکی به شدت ساده است. بیشتر از حد توان خود، کار و ماموریت قبول نکنید یا برای‌اش برنامه‌ریزی نکنید. این مورد به شدت در پیش نیامدن بحران تاثیرگذار است. همچنین می‌توانید از یک دوست یا فرد حامی کمک بخواهید.
  4. برای خود زنگ‌ تفریح ترتیب دهید! دوباره به لیست‌تان نگاه کنید. بین کارهای‌تان زنگ‌تفریح برای خود بگذارید. اگر انجام یک ماموریت به درازا می‌کشد، زنگ‌ تفریح را در اثنای آن برنامه‌ریزی کنید. به همین منوال برای ماموریت‌هائی که انرژی روانی زیادی لازم دارند، زنگ‌ تفریحی برای بعدشان تنظیم کنید.

راه زندگی خود را به درستی پیدا کنید.


مهربانی خالصانه، شبکه پاداش مغز را فعال میکند. چگونه مهربان باشی

یک تحقیق جدید نشان می‌دهد که اقدامات بشردوستانه و مهربانی، حتی اقداماتی که بدون هیچ چشم‌داشتی انجام شده‌اند، شبکه پاداش را در مغز فعال می‌کنند.

محققان 36 مطالعه موجود را که اسکن‌های fMRI مغز 1150 نفر که اقدامات بشردوستانه انجام ‌می‌دهند را نشان می‌دهد، مورد بررسی قرار دادند.

برای اولین بار آن‌ها این تجزیه و تحلیل را به دو قسمت مجزا تقسیم کردند که اتفاقات رخ داده برای مغز را در شرایطی که مهربانی خالصانه انجام دادند (بدون چشم‌داشت و توقع برای دست آوردن نتیجه از طرف مقابل) و در شرایطی که مهربانی استراتژیک و برنامه‌ریزی شده انجام دادند (با چشم‌داشت و توقع برای بدست آوردن نتیجه از طرف مقابل) مورد بررسی قرار دادند.

مهربانی

بسیاری از مطالعات منحصربفرد اشاره کرده‌اند که گشاده‌دستی و بخشش شبکه پاداش مغز را فعال می‌کند، اما تحقیق جدید برای اولین بار این مطالعات را به طور کلی ارزیابی کرده و سپس نتایج را به دو نوع مهربانی تقسیم کرده است: خالصانه و استراتژیک.

این مطالعه مهم، سوالاتی راجع به افرادی که انگیزه‌های مختلفی برای بخشش به دیگران دارند روشن می‌کند: منفعت شخصی در مقابل بخشش خالصانه.

یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که هرچند مهربانی استراتژیک با فعال شدن مشهودتر در شبکه پاداش مغز ارتباط دارد، محبت خالصانه نیز این منطقه را فعال کرده است. در واقع، محققان دریافتند که برخی نواحی مغزی (واقع شده در قشر کمربندی قدا‌می ساب‌جنوال) حتی در زمان مهربانی خالصانه فعال‌تر بودند، که نشان می‌دهد که چیزی منحصربفرد در مورد مهربانی بدون چشم‌داشت وجود دارد.

مشاهده مقاله  چگونه رازدار باشیم؟ آیا رازداری کاری درستی است؟

تصمیم برای به اشتراک‌گذاری منابع، سنگ‌بنای هر جامعه مشارکتی است. ما ‌می‌دانیم که افراد ‌می‌توانند مهربان بودن را انتخاب کنند زیرا دوست دارند که این حس را داشته باشند که شخص خوبی هستند، اما همچنین افراد ‌می‌توانند مهربان بودن را به دلایل شخصی و کسب قدرت و منافع آن انتخاب کنند.

رابطه مهربانی و مغز

بعضی از افراد ممکن است بگویند که چرا هر چقدر ‌می‌بخشیم نتیجه‌ای برای ما ندارد. با این حال، چیزی که به ما انگیزه می‌دهد تا محبت کنیم، هم جذاب و هم مهم است. برای مثال، اگر دولت‌ها بتوانند درک کنند که چرا مردم زمانی که منفعتی برای آن‌ها وجود ندارد ‌می‌بخشند، آن‌ها ‌می‌توانند این مساله را درک کنند که چگونه مردم را به داوطلب کردن، کمک به موسسه خیریه یا حمایت از دیگران در جامعه‌شان تشویق کنند.

پیدا کردن انگیزه‌های مختلف برای بخشش باعث ‌می‌شود سوالات مختلفی ایجاد می کند، از جمله اینکه مراکز خیریه و سازمان‌ها چه چیزی ‌می‌توانند از آن‌هایی که کمک مالی می‌کنند، یاد بگیرند. برای مثال، بعضی از موزه‌ها طرح عضویت با مزایای استراتژیک واقعی برای مشتریان خود، مانند تخفیف، ایجاد می‌کنند.

سازمان‌هایی که به دنبال مشارکت و هم‌بخشی هستند باید در مورد احساس مشتریان خود فکر کنند. آیا آن‌ها ‌می‌خواهند که مشتریان احساس خیرخواهی خالصانه داشته باشند و یا اینکه ‌می‌خواهند آن‌ها با یک طرز فکر معامله ای وارد قضیه شوند.

این مساله در زمان‌هایی که در مورد تعاملات خانوادگی، دوستان، همکاران یا غریبه‌ها فکر ‌می‌کنیم نیز صادق است. به عنوان مثال، اگر بعد از کمک به دوستتان برای اسباب‌کشی، او بسیار سرد با شما رفتار کند، به شما حس بی ارزش بودن دست خواهد داد و مطمئنا دیگر در آینده به او کمک نخواهید کرد.

مشاهده مقاله  7 کار ضروری برای سلامتی روان و تندرستی ذهنی

با این حال، تشکر کردن و کلمات خوب و پر از مهربانی، میان شما و دوستتان حس خوب و گر‌می ایجاد می‌کند. تحقیقات مختلف برخی از مناطق مغز را پیدا کردند که در زمان مهربانی خالصانه، در مقایسه با محبت و بخشش استراتژیک بیشتر فعال بودند، بنابراین به نظر ‌می‌رسد که چیزی خاص در مورد موقعیت‌هایی وجود دارد که تنها انگیزه ما در این موقعیت‌ها برای بخشش به دیگران، حس خوب مهربان بودن است.

 

شما می توانید مقالاتی از این دست را در دانشگاه زندگی بخوانید.


عوامل استرس زا در نوجوانان را بشناسید

همه افرادی که وارد دوره نوجوانی شده‌اند با نوعی از استرس مواجه می‌شوند اما خیلی از آن‌ها با استرسی دست و پنجه نرم می‌کنند که بیشتر در افراد بزرگسال دیده می‌شود و برایشان مضر است. در ادامه به عوامل استرس‌ زا در نوجوانان پرداخته‌ایم. با دانشگاه زندگی همراه شوید تا این عوامل را بشناسید.

با توجه به اطلاعاتی که از سوی جامعه روان‌شناسی آمریکا در بخش بررسی استرس منتشر شده، میزان استرس نوجوانان در مواقعی می‌تواند با بزرگسالان برابری کند. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که نه‌تنها نوجوانان سطح خطرناک استرس را تشخیص می‌دهند بلکه تاثیر آن را بر سلامت ذهن و جسم خود، نادیده می‌گیرند. نتایج این تحقیق به شرح زیر است و اطلاعات مناسبی را در اختیار ما قرار می‌دهد:

برای نوجوانان، مهم‌ترین عوامل استرس زا در نوجوانان مدرسه است که در 83 درصد افراد دیده می‌شود. 69 درصد افراد بر اثر رفتن به دانشگاه یا تصمیم‌گیری برای آینده‌شان پس از اتمام مدرسه، استرس می‌گیرند و 65 درصد افراد نگران مشکلات مالی خانواده هستند.

طبق گزارشات، بیشتر نوجوانان، شب‌ها دیر می‌خوابند و تعداد زیادی از آن‌ها غذای ناسالم و مضر مصرف می‌کنند. همچنین حدود 23 درصد افراد از برخی وعده‌های غذایی صرف نظر می‌کنند که این موارد بخاطر استرس بوده است.

40 درصد نوجوانان اکثراً عصبانی یا نارحت هستند، 36 درصد احساس نگرانی و اضطراب می‌کنند، 36 درصد احساس خستگی زیاد و بی‌حالی دارند و حدود 31 درصد بخاطر استرسی که در ماه گذشته داشته‌اند، احساس خوبی ندارند.

26 درصد نوجوانان که کمی بیشتر از یک چهارم افراد بررسی‌شده را تشکیل می‌دهند، گفتند که بخاطر استرس، رابطه خوبی با دوستان یا هم‌تیمی‌هایشان نداشته‌اند. 51 درصد افراد نیز اظهار کرده‌اند که در ماه گذشته، حداقل یک نفر به آن‌ها گفته است که ظاهرشان نشان از استرس دارد و این موضوع کاملاً برایشان آشکار شده است.

مشاهده مقاله  راهنمای مختصر برای شرم سمی و بهبودنیافته در کودکی

در زمان مدرسه، نوجوانان به طور میانگین دارای سطح استرس 5.8 از 10 هستند. این سطح استرس در فصل تابستان که مدرسه‌ها تعطیل می‌شوند، کمتر است و به نمره 4.6 می‌رسد.

عوامل استرس زا در نوجوانان

نشانه‌های استرس

همه نوجوانان با استرس مواجه می‌شوند و برخی از این استرس‌ها در واقع مفید هستند. اما وقتی سطح استرس افزایش می‌یابد، تاثیر بدی بر آن‌ها می‌گذارد و باعث می‌شود که دچار اختلال در یادگیری، روابط و مسائل دیگر شوند. استرس خود را به شکل‌ و شمایل متفاوتی نشان می‌دهد و حتی برخی از این نشانه‌ها، به عنوان رفتارهای عادی در دوران نوجوانی شناخته می‌شوند. خیلی مهم است که بدانید وقتی به دنبال استرس در نوجوانان هستید، چگونه عوامل استرس زا در نوجوانان را تشخیص دهید. شما باید به موارد زیر توجه کنید:

  • تغییرات عاطفی: نوجوان در این حالت، پریشان و مضطرب یا افسرده می‌شود. به تغییرات رفتاری نوجوانان حتماً توجه کنید.
  • تغییرات جسمانی: نوجوانی که تحت فشار استرس است، بیشتر مریض می‌شود و ممکن است از سردرد، شکم درد و انواع دیگری از درد، شکایت کند.
  • تغییرات رفتاری: به دنبال تغییر در عادات نوجوان باشید. حتی تغییر در عادت خوابیدن و غذا خوردن نیز مهم هستند. باید به دوری از فعالیت‌های روزانه هم توجه کنید.
  • تغییرات ذهنی: ممکن است نوجوان دچار عدم تمرکز، فراموشی و همچنین حس بی‌خیالی شود که این موارد در دسته تغییرات ذهنی قرار می‌گیرند.

 

استرس در نوجوانان

همه نوجوانان با هم فرق می‌کنند و عوامل محرکشان نیز به فاکتورهای مختلفی بستگی دارد. البته نتایج تحقیق جامعه روان‌شناسی نشان می‌دهد که برخی از این فاکتورها رایج هستند و می‌توانند منبع مشترکی در ایجاد استرس برای همه افراد باشند. بهترین روش برای اینکه بفهمید نوجوان شما با چه نوع استرسی سر و کار دارد، این است که آزادانه با او درباره استرس صحبت کنید. برای والدین بسیار اهمیت دارد که مفهوم استرس را برای نوجوانان تبدیل به امری عادی کنند و این امکان را به او بدهند که برای رفع مشکل، اقدام کند.

 

اگر با روانشناسی خانواده و مسائل مربوط به آن آشنایی ندارید

می توانید اینجا را کلیک کنید